انتظار و مهدویت از نگاه رهبر انقلاب
عظمتِ جایگاه مهدویت
«مسئله مهدويت در شمار چند مسئله اصلى در چرخه و حلقه معارف عاليه دينى است؛ مثل مسئله نبوت مثلاً، اهميت مسئله مهدويت را در اين حد بايد دانست. چرا؟ چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همه انبیاء، همه بعثتها بهخاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیتهایی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده؛ یک چنین دورانی است، دوران ظهور حضرت مهدی(عج).»(1)
«مسئله مهدویت در اسلام جزو مسلّمات است؛ یعنی مخصوص شیعه نیست. همه مذاهب اسلامی غایت جهان را که اقامه حکومت حق و عدل به وسیله مهدی(ع) است، قبول دارند. روایات معتبر از طرق مختلف، در مذاهب گوناگون، از پیغمبر اکرم و از بزرگان نقل شده است. بنابراین، هیچ تردیدی در آن نیست. منتها امتیاز شیعه در این است که مسئله مهدویت در آن یک مسئله مبهم نیست؛ یک مسئله پیچیدهای که برای بشر قابل فهم نباشد، نیست؛ یک مسئله روشن است، مصداق واضحی دارد که این مصداق را میشناسیم، خصوصیاتی از او را میدانیم، پدران او را میشناسیم، خانواده او را میشناسیم، ولادت او را میشناسیم، جزئیات آن را خبر داریم.»(2)
عمومیت داشتنِ انتظار منجی
در میان تمامی مذاهب و ادیان
«همه بشريت متدين، منتظر مصلح است و همه مسلمين، منتظر مهدى موعودند.»(3) «فقط مردم شيعه نيستند كه منتظر مهدى موعود(ع) هستند، بلكه انتظار منجى و مهدى، متعلق به همه مسلمانهاست. فرق شيعه با ديگران اين است كه شيعيان آن منجى را با نام و نشان، با خصوصيات گوناگون مىشناسند؛ اما ديگر مسلمانان كه به منجى هم معتقدند، منجى را نمىشناسند؛ تفاوت، اينجاست؛ و الّا اصل مهدويت مورد اتفاق همه مسلمانهاست.»(4) «اديان ديگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجى را در نهايت زمانه دارند؛ آنها هم در يك بخش از قضيه، مطلب را درست فهميدهاند؛ اما در بخش اصلى قضيه كه معرفت به شخص منجى است، دچار نقص معرفتند. شيعه با خبر مسلّم و قطعى خود، منجى را با نام، با نشان، با خصوصيات، با تاريخ تولد، مىشناسد.»(5)
معناى انتظار
«انتظار، يعنى دل، سرشار از اميد بودن نسبت به پايان راه زندگى بشر. ممكن است كسانى آن دوران را نبينند و نتوانند درك كنند- فاصله هست- اما بلاشك آن دوران وجود دارد.»(6)
«انتظار فرج يعنى كمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى كه امام زمان(ع) براى آن هدف قيام خواهد كرد، آماده كردن. آن انقلاب بزرگ تاريخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت و او عبارت است از ايجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبوديت خدا؛ اين معناى انتظار فرج است.»(7)
اهمیت انتظار
«انتظار، يكى از پُربركتترين حالات انسان است؛ آن هم در انتظار دنيايى روشن از نور عدل و داد. «يملأ الله به الارض قسطاً و عدلاً». خداى متعال به دست او، سرزمين بشرى و همه روى زمين را از عدالت و دادگسترى پُر خواهد كرد. انتظار چنين روزى را بايد داشت. نبايد اجازه داد كه تصرف شيطانها و ظلم و عدوان طواغيت عالم، شعله اميد را در دل خاموش كند. بايد انتظار كشيد.» (8)
«مسئله انتظار که جزو لاینفک مسئله مهدویت است، از آن کلیدواژههای اصلی فهم دین و حرکت اساسی و عمومی و اجتماعی امت اسلامی به سمت اهداف والای اسلام است.»(9)
ابعاد انتظار
«يكى از ابعاد انتظار، اعتماد و اميدوارى به آينده و مأيوس نبودن است. همين روح انتظار است كه به انسان تعليم مىدهد تا در راه خير و صلاح مبارزه كند. اگر انتظار و اميد نباشد، مبارزه معنى ندارد و اگر اطمينان به آينده هم نباشد، انتظار معنى ندارد. انتظار واقعى، با اطمينان و اعتماد ملازم است. كسى كه شما مىدانيد خواهد آمد، انتظارش را مىكشيد و انتظار كسى كه به آمدنش اعتماد و اطمينان نداريد، انتظارى حقيقى نيست. اعتماد، لازمه انتظار است و اين هر دو، ملازم با اميد است و امروز اين اميد، امرى لازم براى همه ملتها و مردم دنيا مىباشد.» (10)
«معناى صحيح انتظار، داراى ابعادى است كه توجه به اين ابعاد، براى كسى كه مىداند در فرهنگ اسلام و شيعه، چقدر به انتظار اهميت داده شده، بسيار جالب است. يك بُعد، اين است كه انتظار به معناى قانعنشدن به وضع موجود است. «انتظار داريم»، يعنى هرچه خير و عملِ خوب انجام داديم و به وجود آمده، كم و غيركافى است و منتظريم تا ظرفيت نيكىِ عالم پُر بشود.»(11)
ضروریات انتظار
«اینکه در روايات ما وارد شده است كه افضل اعمال امت، انتظار فرج است، يعنى چه؟ مگر انتظار چيست؟ انتظار ظهور حضرت ولىّاللهالاعظم(ارواحنافداه)، مگر چه مضمون و چه معنايى در بطن خود دارد كه اينقدر داراى فضيلت است؟ يك معناى انحرافى در باب انتظار بود كه خوشبختانه امروز از آن فهم و برداشت غلط، اثر چندانى نيست. كسانى كه مغرض و يا نادان بودند، اينطور به مردم ياد داده بودند كه انتظار، يعنى اينکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحى دست بكشيد و منتظر بمانيد تا صاحب عصر وزمان، خودش بيايد و اوضاع را اصلاح كند و مفاسد را برطرف نمايد!
انقلاب، اين منطق و معناى غلط و برداشت باطل را، يا كمرنگ كرد و يا از بين برد. پس بحمدالله اين معنا، امروز در ذهن جامعه ما نيست.»(12)«ما آن وقتى مىتوانيم حقيقتاً منتظر به حساب بياييم كه زمينه را آماده كنيم. براى ظهور مهدى موعود(ارواحنافداه) زمينه بايد آماده بشود.»(13) «انتظار فرج معنايش اين نيست كه انسان بنشيند، دست به هيچ كارى نزند، هيچ اصلاحى را وجهه همت خود نكند، صرفاً دل خوش كند به اينكه ما منتظر امام زمان(ع) هستيم. اينكه انتظار نيست.
انتظارِ چيست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهىِ ملكوتى است كه بايد بيايد و با كمك همين انسانها سيطره ظلم را از بين ببرد و حق را غالب كند و عدل را در زندگى مردم حاكم كند و پرچم توحيد را بلند كند؛ انسانها را بنده واقعى خدا بكند. بايد براى اين كار آماده بود. تشكيل نظام جمهورى اسلامى يكى از مقدمات اين حركت عظيم تاريخى است. هر اقدامى در جهت استقرار عدالت، يك قدم به سمت آن هدف والاست.»(14)
«انتظار ايجاب مي كند كه انسان خود را به آن شكلى، به آن صورتى، به آن هيئت و خُلقى نزديك كند كه در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شكل و آن هيئت متوقع است. اين لازمه انتظار است. وقتى بناست در آن دوران منتظَر عدل باشد، حق باشد، توحيد باشد، اخلاص باشد، عبوديت خدا باشد- يك چنين دورانى قرار است باشد- ما كه منتظر هستيم، بايد خودمان را به اين امور نزديك كنيم، خودمان را با عدل آشنا كنيم، آماده عدل كنيم، آماده پذيرش حق كنيم. انتظار يك چنين حالتى را به وجود مىآورد.»(15)
پینوشتها:
1 و2- بیانات در دیدار اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت، 18/04/1390. 3- سخنرانى در ديدار با جمع كثيرى از پاسداران، 10/12/1368. 4و5- بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم بهمناسبت نيمه شعبان، 29/06/1384. 6- سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم قم، 30/11/1370. 7- بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم در روز نيمه شعبان، 27/05/1387. 8- سخنرانى در ديدار با مسئولان و كاركنان وزارتخانهها و ادارات و نهادهای مختلف و جمعى از خانوادههاى معظم شهدا و جانبازان، 22/12/1368. 9- بیانات در دیدار اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت، 18/04/1390. 10- سخنرانى در ديدار با مسئولان و كاركنان وزارتخانهها و ادارات و نهادهای مختلف و جمعى از خانوادههاى معظم شهدا و جانبازان، 22/12/1368. 11 و12- سخنرانى در ديدار با اقشار مختلف مردم و ميهمانان داخلى و خارجى شركتكننده در سمينار «تبيين حكم تاريخى حضرت امام خمينى(ره)»، 11/12/1369. 13- سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم قم، 30/11/1370. 14- بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم در روز نيمه شعبان، 27/05/1387. 15- بیانات در دیدار اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت، 18/04/1390.
به کوشش: کامران پورعباس